روانشناسی دین هم تقریباً مقارن با روانشناسی علمی جدید متولد شد در ابتدا تقریباً سه سنت و سه دیدگاه مهم ایجاد شده که در بحث های روانشناسی دین غرب شکل گرفته است .۱) سنت انگلیسی آمریکایی: روانشناسانی هستند که در انگلیس و آمریکا تحقیقات را انجام دادند نمونه کارهای آنها مثل گالتون ویلیام جیمز و دیگران که نگاهشان یک نگاه تجربی ب دین بود. بیشتر سعی میکردند همان بحث های آزمایشگاهی و تجربه دینی را مد نظر قرار دهند بحث های سنجش برایشان خیلی مهم بود و نگاهش آن بیشتر توصیفی بود یعنی پدیدههای دین را بتوانند به صورت علمی توصیف کنند این یک سنت و نگاه است.
نگاه یا سنت دوم که به آن سنت آلمانی می گویند کسانی مثل فروید یونگ اتو شلایرماخر در آن کار کرده اند. اگرچه اتو و شلایرماخر فیلسوف هستند نه روانشناس ولی سنخ کارهایشان و کارهایی که انجام دادند روانشناسی دین است اینها در این سنت قرار میگیرند این نوع کارهایشان مقداری بیشتر جنبه تبیینی دارد. و ابعاد عمیق تر دینداری انسان را بحث می کنند و با آن سر و کار دارند و نظریه های جدی دارند که هم دیدگاههای منفی دارد و هم دیدگاه مثبت
دیدگاه سوم هم که سنت فرانسه یا فرانسوی است نگرش آن بیشتر نگاه مرضی است. یعنی بیماری هایی که در رابطه با پدیده های دینی به وجود می آید مثل وسواس جن زدگی ضعف روانی و مواردی از این قبیل را بررسی می کنند کسانی مثل شارکو و پیراژه به این سنت تعلق دارند. منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه .دانشنامه پژوهشکده باقرالعلوم نویسنده سعید متقی فر
درباره این سایت